خوابگاه

ساخت وبلاگ

بسم سلام
الر کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلي‏ صِراطِ الْعَزيزِ الْحَميدِ
الف. لام. را. این قرآن کتابى است که ما آن را به سوى تو فرستادیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکى هاى گمراهى بیرون آورى و به نور هدایت، به راه آن مقتدر شکست ناپذیر ستوده روانه کنى.
آیه 1 سوره ابراهیم

پ.ن
دوست دارم بگم هم اتاقیام هرکدوم از کدوم استان و کدوم قومیت هستن
شاید یه روزی پیر بشم و آلزایمر بگیرم و اینجا میشه به عنوان دفترچه خاطراتمدیونین که فکر کنین می خوام شما هم باهاشون آشنا بشینا 
هنوزم اولین نوشته که از خوابگاه نوشتم را دارم(نوشته هایی که یهویی حذف میشن از وب خیلیاشون موقت میشن و بعضیاشم که دوست دارم فراموش کنم کلا پاک میشن)
خب بگذریم
اتاق های ارشد نباید بیشتر از5نفر باشن ولی اتاق ما همیشه شلوغه چرا؟چون بچه ها هرکدوم یکی دوتا دوست هم دارن که همیشه میان سربزنن و این میشه که هیچوقت اتاق 5 نفره نیس بجز زمانهای خواب
دوتا از هم اتاقیام شیرازی هستن (یکی تورک و یکی فارس)که یه دوست شیرازی هم از اتاق کناری دارن ولی همیشه اتاق ماست(یه جورایی اسمش اون اتاقه خودش اینوره)پس میشه هم اتاقی دیگه 
حالا جالبه همین خانوم معلم شیرازی بهم گفته شخصیتم شبیه به دختریه که توی فیلمه غرورو تعصبه هستش هرچند که به اندازه الیزابت بچگی وخطا ندارم(نمیدونم فیلمش چطوره و شخصیته چطوریه ولی کنجکاوم بفهمم چه تفاهماتی با الیزابت می تونم داشته باشم و خوبه یا بد؟و چی باعث شده به این نتیجه برسه و این حرفو بزنه؟)البته ازش پرسیدم که داستان فیلم چیه و اینا کلا هیچی نگفت فقط گفت نمیگم تا مجبور بشی بری ببینی و اسم دختره الیزابته
یکی دیگه از هم اتاقیام خوزستانیه (البته بختیاری هستش وباعث شادی ما حتی الانم میگه خوش به حال ما که تورو داریم بگو تولدت کی هستش میگم وسطای تابستون میخنده میگه می خوام استوری بذارم،دلیل این حرفشم اینه که هر حرفی ازدهنم در میاد درجا میذاره استوری)
یکی دیگه از هم اتاقیام زنجانیه(تورک هم هست دیگه و البته خیلی آرومه البته نسبت به ما که شلوخخخخخخخ حساب میشیم)
یکی دیگه هم که فعلا مرخصیه و می خواد دوباره کنکور بده تهران نشینه (اما بختیاریه از الیگودرز)
#وهمه جای ایران سرای من است

اول هفته و دختر دایی...
ما را در سایت اول هفته و دختر دایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : setareh110 بازدید : 122 تاريخ : شنبه 25 خرداد 1398 ساعت: 10:26